عشق باشکوه به قلم راضیه نعمتی
پارت هشتاد و نهم
زمان ارسال : ۱۶۳ روز پیش
دایی با لحنی جدی رو به دایی مسعود ادامه داد:
ـ این مسئله شوخیبردار نیست. صحبت یه عمر زندگی تو یه کشور دیگهست. یا حامد باید اینجا بمونه یا مهسا باهاش بره. اگه به توافق نرسن...
کلمهی طلاق در ذهن تک تکمان به چرخش درآمد! با ناراحتی با خودم فکر کردم: «یعنی حامد انقدر بیوجدانه که به خاطر این موضوع طلاقم بده؟...» با صدای زهره به خود آمدیم که با مهربانی از ما میخواست میوه و شیر
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
Zarnaz
۲۰ ساله 00عالی بود مرسی راضیه جونم ❤️❤️💋💋کاشکی ایران بمونه حامد یا حداقل مهسا باهاش بره😥